کاغذ دیواری های شیر شکری و پرده های صورتی اب نباتی و مبل های راحتی ای که سیندرلا و مادرش با دقت و وسواس انتخاب کرده بودند،اعصاب زن بابا را بهم می ریختند.او نظرش را درمورد دکوراسیون خانه با لحنی تحقیر امیز اینگونه بیان کرد:«این دکوراسیون زیادی شاد و بچگانه ست.»و سپس یک طراح دکوراسیون داخلی حرفه ای استخدام کرد که بیاید و دکوراسیون داخلی خانه را به سلیقه ی هنری او طراحی کند.دکوراسیون جدید به خانه نمی امد،همانند لباسی که بر تن صاحبش زیادی گشاد است.تمامی عکس های مادر سیندرلا-به جز ان یکی که کنج اشپزخانه است-جمع شدند و از جلوی چشم زن بابا  برداشته شدند.سیندرلا دلش برای خانه ی واقعی اش تنگ می شد ان خانه ای  که سالها به همراه پدر و مادر عزیز و مهربانش در ان زندگی کرده بود. گریه

خواهر ناتنی بزرگ او روی تخت خواب همیشگی سیندرلا دراز کشیده بود و در اتاق سیندرلا در حال خوش گذرانی بود.ان یکی خواهره هم توی یه اتاق دیگه نشسته بودوبا یکی از دوستانش بلند بلند حرف میزد و قاه قاه می خندید.سیندرلا ناچار به سمت اتاق جدیدش به راه افتاد.تنها اتاق خالی باقیمانده در خانه اتاق زیر شیروانی بود. که سیندرلا ناچار مجبور شده بود که به انجا برود.اتاق تنگی که تنها وقتی در وسط ان ایستاده ای می توانی کمرت را راست کنی.

 

مامان عزیزم.

لابد متوجه شده ای که من حالا دیگه توی اتاق زیر شیروانی می خوابم.همون اتاقی که تو حاضر نبودی حتی بچه گربه را درون ان نگه داری کنیم.

حرفی برای گفتن ندارم ولی لطفا درباره ی این موضوع به کسی چیزی نگو چون اگر کسی بویی ببرد خواهر ناتنی هایم زندگی ام را جهنم می کنند.

بابا از صبح تا شب سرکار است و شبها وقتی به خانه برمی گردد که من خوابیده ام. 

 

نامادری همین که پدر سیندرلا خانه نبود.

 

بدو برو ادامه مطلب.بدو دیگه.کامنت هم بزارخجالت 

 


دنیای رویایی سیندرلا ,خانه ,اتاق ,دکوراسیون ,سیندرلا ناچار ,خواهر ناتنی ,دکوراسیون داخلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آپشن خودرو | دنیای آپشن پست آنلاین اشپزی استئارات پتاسیم به سوی ظهور بیا برا خرید موسسه خدمات ثبتی